گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۱ - المقالة الثالثه

 

من چو خود سرگشتهٔ کار خودم

روز و شب در درد و تیمار خودم

عطار
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۶۹

 

دو جهان است درکنار خودم

خود خزان خود و بهار خودم

مایه ور تر، کنارم از دریاست

خجل از چشم اشکبار خودم

گاهگاهی دلم به خود سوزد

[...]

حزین لاهیجی
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۲

 

منم که خود غم و خود یار غمگسار خودم

گهی شرابم و گه نشئه گه خمار خودم

به هر صفت که بینی منم نه غیر من است

که خود محیطم و خود موج و خود کنار خودم

فنا و فقر و بقا را ز هم جدایی نیست

[...]

سعیدا
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۳

 

به قطع هستی خود خوب دستیار خودم

همیشه میل کش چشم اعتبار خودم

اگرچه تشنه لبم دیده بحر استغناست

چو آب می روم عمر در کنار خودم

چنان ز خویش برون رفته ام که شد عمری

[...]

سعیدا