گنجور

امیر معزی » ترجیعات » شمارهٔ ۳

 

دوش وقت نیم‌شب پیغام یار آمد مرا

یا به باغ دل گل شادی به بار آمد مرا

وز پس پیغام نزدیک من آمد یار من

یا ز گردون ماه تابان در کنار آمد مرا

راست‌گفتی از هوا در دام من صیدی فتاد

[...]

امیر معزی
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵

 

یاد بی تابی روز وصل یار آمد مرا

چون بگوش افغان بلبل در بهار آمد مرا

جان و دل بی تاب زلفی تابدار آمد مرا

بی قراری آفت صبر و قرار آمد مرا

کار تا مشکل نشد در عشق مرگ آسان نشد

[...]

سحاب اصفهانی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶

 

گر به بالینم نیامد بر مزار آمد مرا

جان سپاری در رهش آخر به کار آمد مرا

با دارم تا شدم جزو جلال مدعی

در حریم قرب خواری اعتبار آمد مرا

در میان مرگ و هجرانم مخیر کرد عشق

[...]

یغمای جندقی
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - رسوای عشق

 

بامدادان قاصدی از کوی یار آمد مرا

قاصدی فرخنده ز آن فرخ دیار آمد مرا

جان همی کردم فدا در راه آن فرخنده پیک

کز ورودش جانی از نو مستعار آمد مرا

آبرویم رفت گر در عاشقی از کف چه غم

[...]

افسر کرمانی