گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۷۳

 

جان ز هجرت چیست، زار افتاده ای

دل ز عشقت بیقرار افتاده ای

من کیم، زاری حزینی بیدلی

غم خوری بی غمگسار افتاده ای

دردمندی مستمندی خسته ای

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۶۸ - زبان حال علی مرتضی با فاطمه زهرا(ع)

 

سخت در بستر نزار افتاده‌ای

از چه روای جان ز کار افتاده‌ای

صامت بروجردی