×
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۳
عشق تو زعالم اختیار است مرا
وز بادهٔ دیگران خمار است مرا
تا جان دارم بندگی ات خواهم کرد
با ردّ و قبول تو چه کار است مرا
مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۷
با عشق تو چون خوش سروکار است مرا
با وصل و فراقت چه شمار است مرا
گرچه ز کنار من کناری جستی
عشق تو به نقد در کنار است مرا
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۰
هرچند ز غصه دل فکار است مرا
وز آتش دل دو دیده زار است مرا
در عشق کباب خام سوزست دلم
تا پخته شوم هنوز کار است مرا
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱
دل و درد تو که صبر است و قرار است مرا
من و یاد تو که باغ است و بهار است مرا
می توان مشعل خورشید ز خاکم افروخت
حسرت داغ کسی شمع مزار است مرا
هرچه می گویی از آن چشم سیه می آید
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » رباعیات انابیه » شمارهٔ ۱۳
با یاد تو روز و شب شمار است مرا
از غیر تو هر چه هست عار است مرا
از قهر تو در لطف تو آویخته ام
با دوزخ و فردوس چه کار است مرا