×
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
گرنه چشمم رخ ترا دیدی
این چنین خوابها کجا دیدی؟
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۹
گر از همه عاشقان وفا دیدی
چون من به وفای خود که را دیدی
دانی تو که جز وفا ندیدی خود
در جملهٔ عمر تا مرا دیدی
من از تو به جان خود جفا دیدم
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲۳
دیدی که چه کرد یار ما؟ دیدی؟
منصوبهٔ یار باوفا دیدی!
زین نوع که مات کرد دلها را
آن چشمه زندگی، کجا دیدی؟
در صورت مات برد میبخشد
[...]