×
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۶
جان سختی دلم را بیداد می شناسد
قدر ستمکشان را فرهاد می شناسد
مشت غبار عاشق در دام اضطراب است
گشتیم خاک و ما را صیاد می شناسد
چون تیغ عشق بارد بیجاست لاف طاقت
[...]
۵ بیت
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۵۲
جان سختی دلم را بیداد می شناسد
قدر ستم کشان را فرهاد می شناسد
مشت غبار عاشق در دام اضطراب است
گشتیم خاک و ما را صیاد می شناسد
۲ بیت