گنجور

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۰

 

حدم آن کس زند که بادم داد

باده جام دل گشادم داد

بهر دفع خمار و رنجوری

جام در مبداء و معادم داد

گفتمش : تایبم، ننوشم می

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۱

 

ساقیم باده داد و بادم داد

باده این بار مستزادم داد

چون من از باده سرگردان گشتم

حرجی کرد و در مزادم داد

عاقبت هم خودم بخرد بخرید

[...]

قاسم انوار