گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۵۱

 

عمر اگر باشد ز قید تن رها خواهم شدن

بی گره چون موجه آب بقا خواهم شدن

بینوا سازد مرا گر چند روزی برگریز

در بهاران صاحب برگ و نوا خواهم شدن

می کند بر مدعای من فلک ها سیر و دور

[...]

صائب تبریزی
 

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۸

 

از بَرَت کی من به این الفت جدا خواهم شدن

من تن و تو جان جدا از جان کجا خواهم شدن

گر تو بوی پیرهن داری ز مشتاقان دریغ

از پی دریوزه در پیش صبا خواهم شدن

وقت آن آمد که گیرم گوشه‌ای از همدمان

[...]

طبیب اصفهانی