×
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۲۱ - در صفت ارکانی و گردونی با آن جهان الدنیا قنطرةٌ فاعبروها ولا تعمروها
ز منی دان زمانه ساخته را
بینوا خوان فلک نواخته را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۵
ز داغ نیست محابا به درد ساخته را
که آتش است گلستان، زر گداخته را
چنان به عهد تو آیین سرکشی شد عام
که در بغل ندهد سرو جای، فاخته را
چو گل ز چهره رنگین به خار غوطه زدیم
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱
بدزدگردن بیمغز برفراخته را
به وهم تیغ مفرسا نیام آخته را
در این بساط ندامت چو شمع نتوان کرد
قمارخانهٔ امید رنگ باخته را
بهگردن دل فرصثشمار باید بست
[...]