گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۱۶

 

حکایت رخت از آفتاب می شنوم

حدیث لعل لبت از شراب می شنوم

ز آب چشمه هر آن ماجرا که می رانم

ز چشم خویش یکایک جواب می شنوم

کسی که نسخه ی خط تو می کند تحریر

[...]

خواجوی کرمانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۶۲

 

هوالغفور ز جوش شراب می‌شنوم

صریر باب بهشت از رباب می‌شنوم

تفاوت است میان شنیدن من و تو

تو بستن در و من فتح باب می‌شنوم

بر آستان خرابات چون نباشم فرش؟

[...]

صائب تبریزی