×
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۷
تا کی ز تو من عذاب بینم
گر صلح کنی صواب بینم
شبگیر ز خواب سست خیزم
آن شب که ترا به خواب بینم
یاد تو خورم به ساتکینی
[...]
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۱ - نامه نوشتن لیلی به مجنون و عذر خواستن که شوهر کردن نه اختیار وی بلکه تکلیف مادر و پدر بود
تاروی تو بی حجاب بینم
خورشید تو بی سحاب بینم
محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۷۳ - ایضاً در منقبت شاه ولایت مآب حضرت ابو تراب علیه السلام
چون ماه رخت به خواب بینم
در تیره شب آفتاب بینم
من آن چه کنم گناه باشد
تو آن چه کنی ثواب بینم
در دور لبت، مدام خود را
[...]