گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۷ - ذوقی کاشانی

 

یارب این درد چه درد است که درمانش نیست

وین چه اندوه و ملال است که پایانش نیست

هم نشینم به خیال تو و آسوده دلم

کاین‌وصالی‌است که در پی غمِ هجرانش نیست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۷ - ذوقی کاشانی

 

اندکی پیش تو گفتم غم دل ترسیدم

که دل آزرده شوی ورنه سخن بسیار است

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۷ - ذوقی کاشانی

 

خوشم که در دل من عشق مدعا نگذاشت

مرا به بوالهوسی‌های خویش وانگذاشت

چه آفتی تو ندانم که در جهان امروز

محبت تو دو کس با هم آشنا نگذاشت

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۷ - ذوقی کاشانی

 

گناهم را عذابی باید از دوزخ فزون ترسم

که سوزندم به داغِ هجر فردایِ قیامت هم

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۰ - روحی سمرقندی

 

مرد آزاده به گیتی نکند میل سه کار

تا همه عمر ز آفت به سلامت باشد

زن نگیرد اگرش دختر قیصر بدهند

وام نستاند اگر وعده قیامت باشد

نرود بر درِ ارباب سخا بهر طمع

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۲ - رافعی قزوینی

 

طلب کردن علم از آنست فرض

که بی علم کس را به حق راه نیست

کسی ننگ دارد ز آموختن

که از ننگِ نادانی آگاه نیست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

ای خداوندان مال الاعتبار الاعتبار

ای خداوندان قال الاعتذار الاعتذار

پیش ازین کاین جان عذرآور فروماند زنطق

پیش ازین کاین چشمِ عبرت بین فروماندزکار

پند گیرید ای سیاهیتان گرفته جای پند

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی

وزین آیین بی دینان پشیمانی پشیمانی

شگفت آید مرا بر دل ازین زندان سلطانی

که در زندان سلطانی منم سلطان زندانی

بمیرید از چنین جانی کزو کفر و هوا زاید

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

این جهان بر مثال مرداریست

کرکسان گرد او هزار هزار

این مر آن را همی کشد مخلب

آن مر این را همی زند منقار

آخرالامر بر پرند همه

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

مکن‌درجسم‌وجان منزل که این دونست و آن والا

قدم زین هردو بیرون نه نه اینجا باش و نه آنجا

به هرچ ازراه دورافتی چه کفرآن حرف چه ایمان

به‌هرچ‌ازدوست‌وامانی‌چه‌زشت‌آن‌نقش‌وچه زیبا

گواهِ رهرو آن باشدکه سردش یابی ازدوزخ

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

ترک جوشی کرده‌ام من نیم خام

از حکیمِ غزنوی بشنو تمام

عطار، روح بود و سنائی دو چشم او

ما از پی سنائی و عطار آمدیم

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

دلا تا کی درین زندان غربت این و آن بینی

یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی

زحرص وشهوت و کینه ببر تازین سپس خودرا

اگر دیوی ملک یابی وگر گرگی شبان بینی

مر این مهمان عرشی را گرامی دار تا روزی

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

بسا پیر مناجاتی که بر مرکب فروماند

بسا رندِ خراباتی که زین بر شیرِ نر بندد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

طلب ای عاشقانِ خوش رفتار

طرب ای شاهدان شیرین کار

تا کی از خانه، هان ره صحرا

تا کی از کعبه هین درِ خمار

زین سپس دست ما و دامن دوست

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

گویی که بعدِ ما چه کنند و کجا روند

فرزندگان و دخترکانِ یتیمِ ما

خودیاد ناوری که چه کردند و چون شدند

آن مادران و آن پدران قدیم ما

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

برگ بی برگی نداری لاف درویشی مزن

رخ چو عیاران میارا، جان چو نامردان مکن

یا برو همچون زنان رنگی و بویی پیش گیر

یا چو مردان اندر آی و گوی در میدان فکن

هرچه یابی جز هوا آن دین بود در جان نگار

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

نکند دانا مستی، نخورد عاقل می

ننهد مردم هشیار سوی مستی پی

چه خوری چیزی کز خوردن آن چیز ترا

نی چون سرو نماید به نظر سرو چو نی

گر کنی بخشش گویند که می کرده نه او

[...]

رضاقلی خان هدایت
 
 
۱
۶۶۴
۶۶۵
۶۶۶
۶۶۷
۶۶۸
۷۷۰