رضاقلی خان هدایت
»
تذکرهٔ ریاض العارفین
»
روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما
»
بخش ۳۷ - ذوقی کاشانی
اسمش امیر محمد امین. از طایفهٔ ترکمانیه بوده ودر کاشان تحصیل نموده. در حکمت از تلامذهٔ ملامیرزا جان شیروانی است و معاصر شاه طهماست صفوی است. مدتی سیاحت کرده، آخرالامر پا به دامن قناعت درآورده، منزوی زاویهٔ فقر و فنا شد. در سنهٔ ۹۶۹در لاهیجان گیلان وفات یافت. اشعار بسیار دارد. این چند بیت از اوست:
یارب این درد چه درد است که درمانش نیست
وین چه اندوه و ملال است که پایانش نیست
هم نشینم به خیال تو و آسوده دلم
کاینوصالیاست که در پی غمِ هجرانش نیست
خوشم که در دل من عشق مدعا نگذاشت
مرا به بوالهوسیهای خویش وانگذاشت
چه آفتی تو ندانم که در جهان امروز
محبت تو دو کس با هم آشنا نگذاشت
اندکی پیش تو گفتم غم دل ترسیدم
که دل آزرده شوی ورنه سخن بسیار است
گناهم را عذابی باید از دوزخ فزون ترسم
که سوزندم به داغِ هجر فردایِ قیامت هم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: امیر محمد امین، از طایفه ترکمانیه، در کاشان تحصیل کرده و از شاگردان ملامیرزا جان شیروانی در حکمت بوده است. او معاصر شاه طهماست صفوی بوده و پس از مدتی سیاحت، به زندگی قناعت و انزوا در فقر و فنا روی آورد. او در سال ۹۶۹ هجری در لاهیجان گیلان درگذشت و اشعار زیادی از خود به جا گذاشت. چند بیت از اشعار او به تأمل در عشق و دردهای دلش پرداخته و نشاندهنده عمق احساسات اوست.
هوش مصنوعی: امیر محمد امین، از طایفهٔ ترکمانیه است و در شهر کاشان تحصیل کرده است. او دانشآموز ملامیرزا جان شیروانی در زمینهٔ حکمت بوده و در زمان شاه طهماست صفوی زندگی میکند. پس از مدتی سفر، به زندگی ساده و قناعت رو میآورد و در گوشهای از دنیا به فقر و فنا میانداخت. او در سال ۹۶۹ هجری در لاهیجان گیلان درگذشته است و اشعار زیادی از خود به جا گذاشته است. چند بیت شعر از او نیز موجود است.
هوش مصنوعی: ای خدا، این چه دردی است که هیچ راه درمانی برایش وجود ندارد و این چه اندوه و غمی است که هرگز پایان نمییابد؟
هوش مصنوعی: من در خیال تو همراه هستم و دلم آرام است چرا که این وصال، پیوندی است که غم جدایی را در پی ندارد.
هوش مصنوعی: من خوشحالم که عشق در دلم باقی مانده و از این که به وسوسههای بیهوده برگردم، جلوگیری کرده است.
هوش مصنوعی: نمیدانم چه بلایی بر سر دنیا آمده که عشق و محبت تو باعث شده دو نفر هیچگاه نتوانند با یکدیگر آشنا شوند.
هوش مصنوعی: کمی قبل به تو گفتم که از درد دل حرف بزنم، از این ترسیدم که مبادا ناراحت شوی؛ در حالی که حرفهای زیادی برای گفتن دارم.
هوش مصنوعی: من از عذاب گناهانم میترسم، زیرا به جز عذاب دوزخ، آتش جدایی و حسرت فردای قیامت نیز وجود دارد که میتواند قلبم را بسوزاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.