گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه

 

برو این دام بر مرغ دگر نه

که عنقا را بلند است آشیانه

ندیم و مطرب و ساقی همه اوست

خیال آب و گل در ره بهانه

وجود ما معمایی است حافظ

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه

 

به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید

که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها

شبی تاریک و بیم موج، گردابی چنین هایل

کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۳ - حسین یزدی نَوَّرَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

دانا که به رای دوستان در کار است

پیوسته ز شاخِ عمر برخوردار است

هرچند ترا دولت و نصرت یار است

صد دوست کم است و دشمنی بسیار است

آن دل که تو دیدیش ز غم خون شد و رفت

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۵ - حسن غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

آخر دلم به آرزوی خویشتن رسید

آنچ از خدای خواسته بودم به من رسید

دل رفته بود و جان شده منت خدای را

کان دل به سینه آمد و آن جان به تن رسید

من کیستم که صافی وصلت طمع کنم

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۵ - حسن غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

کی بو که قدم از این جهان برگیرم

چون عیسی راهِ آسمان برگیرم

این دست دل از دامنِ تن باز کشم

این بارِتن از گردنِ جان برگیرم

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۶ - حسامی خوارزمی علیه الرّحمة

 

حسامی را ز شاهان مجازی نیست پروایی

چراکز بخیه‌های ژنده،او هم لشکری دارد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۶ - حسامی خوارزمی علیه الرّحمة

 

بجو ای دیده در دریای دل آن دُرّ دلجو را

در آبت غوطه خواهم داد تا پیدا کنی او را

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۸ - حسن دهلوی قُدِّسَ سِرّه

 

مشتاق تو به هیچ جمالی نظر نکرد

بیمار تو ز هیچ طبیبی دوا نخواست

بر ما دلت نسوخت، ندانم چرا نسوخت

ما را دلت نخواست، ندانم چرا نخواست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۸ - حسن دهلوی قُدِّسَ سِرّه

 

مدعیی گفت به لیلی به طنز

رو که بسی چابک و موزون نه‌ای

لیلی از آن حال بخندید و گفت

با تو چه گویم که تو مجنون نه‌ای

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۸ - حسن دهلوی قُدِّسَ سِرّه

 

ای خون خلقی ریخته وانگه از آن خون ریختن

نه دست تو دارد خبر نه تیغ تو آلودگی

گفتم به رغم دشمنان آسایشی یابم ز تو

استغفراللّه زین سخن عشق تو و آسودگی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۸ - حسن دهلوی قُدِّسَ سِرّه

 

آن گِردِ حرم گردد و این گردِ خرابات

من گِردِ سرت گردم و جایی که تو باشی

رضاقلی خان هدایت
 
 
۱
۶۶۲
۶۶۳
۶۶۴
۶۶۵
۶۶۶
۷۷۰