رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
ز نورِ طلعت او سوخت هرچه موجود است
به غیرِ زلف که بر رویِ او نقاب شود
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
دلا در بوتهٔ عشقش چو زر بگدازوصافی شو
وگرنه قلب میمانی و آن صراف میآید
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
چو ختمِ آفرینش آدمی بود
به آخر نوعِ انسان آفریدند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
هرکه را زلف چو زنجیر تو دیوانه کند
ز آشنایانِ جهانش همه بیگانه کند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
به غیر هستی حق هیچ روی ننماید
ترا که دیدهٔ دل روشن و مصفا شد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
تا ببیند ذات اسماء و صفات خویش را
حضرت بی مثل را مرآت انسان آرزوست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
یکی را گر به صد ره برشماری
یکی باشد عددها بی شمار است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
گر صد هزار شاهدِ رعنا نمود رخ
بنگر به روی جمله که آن دلستان یکی است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
بویِ توحید ز مستانِ خدا نشنیده است
خار و گل در نظر عارف اگر یکسان نیست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
کشف شد سر ازل تا به ابد چون یک دم
بر من از عالم اسرار گشودند دری
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
ای که از فرط بزرگی مینگنجی در جهان
در دلم کان قطرهٔ خونیست چون جاکردهای
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
مینگنجد در زمین و عرش و کرسی آه آه
جز دل پرخون نمیبینیم جایی جای او
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
عرش و کرسی و آسمان و زمین
غرقه در بحرِ بیکرانهٔ دل
همه در دل چو بی نشان شدهاند
ندهد هیچ کس نشانهٔ دل
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
بی جان و تن دلم شد در وصل یار واصل
تحصیل یار کردیم عمری و بود حاصل
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
کامِ دل هیچ کس از لعل تو هرگز نگرفت
نام آن لب همه را کام و دهان میسوزد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
عاقبت سیل سرشکیِ بِبَرَد بنیادش
هرکه بر گریهٔ اربابِ نظر میخندد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
روح بحریست که عالم همه غرقند در او
بس عجب دانم اگر جسمِ کف دریا نیست
ظاهر وباطنِ ذرات جهان اوست همه
نیست اشیا اگر او عین همه اشیانیست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۲ - کاتبی ترشیزی
جانم فدای آنکه شد جانش فدای چون تویی
گر جان فدا سازد کسی باری برای چون تویی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۲ - کاتبی ترشیزی
پس از هلاک چو هر ذرهام فتد جایی
بود به مهر تو هر ذره را تماشایی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۲ - کاتبی ترشیزی
آن گنج که جستم ز کسان درگه و بی گاه
بی منت کس یافتم المنّةُ لِلّه