گنجور

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » اهل فسق و معاصی

 

خاردان آن را که خرما دیده ای

ای که بس نان کور و بس نادیده ای

تخته بند است آنکه تختش خوانده ای

صدر پنداری و بر در مانده ای

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » اهل فسق و معاصی

 

هر که در این بزم مقرب تر است

جام بلا بیشترش می دهند

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » اهل فسق و معاصی

 

تلخ گرداند ز غمها خوی تو

تا بگردد چشم بد از روی تو

خلق را با تو بسی بدخو کند

تا تو را ناچار رو آن سو کند

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » غرور اهل علم

 

در این خرقه بسی آلودگی هست

خوشا وقت و لباس درد نوشان

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » غرور اهل علم

 

خداوند علم و خداوند رأی

شناسای هر چیز غیر از خدای

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » غرور اهل علم

 

ای کبک خوش خرام که خوش میروی بناز

غره مشوه که گربه عابد نماز کرد

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » غرور اهل علم

 

مفتی بخورد مال یتیمان شهر و باز

بیچاره ناله از کمی اشتها کند

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » غرور و اعظان

 

بر همه درس توکل می کند

در هوا او پشه را رگ می زند

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » مغرورترین از اهل عبادت

 

تا نیاری سجده، نرهی ای زبون

گر بپیمائی تو مسجد را به کون

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » اهل تصوف، و درویشان

 

چه خبر دارد از حقیقت عشق

پای بند هوای نفسانی

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » اهل تصوف، و درویشان

 

درویش او را نام نی

ور چاشت باشد شام نی

و ندر دلش آرام نی

وز مهر بر جانش رقم

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » اهل تصوف، و درویشان

 

صوفئی گشته به پیش این لئام

الخیاطه و اللواطه والسلام

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » اهل تصوف، و درویشان

 

این مدعیان در طلبش بی خبرانند

کان را که خبر شد خبری باز نیامد

زهر عاشق رموز عشق مشنو سر عشق

گل ز مرغان چمن باید شنید از عندلیب

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » اهل تصوف، و درویشان

 

برافکن پرده تا معلوم گردد

که یاران دیگری را می پرستند

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » اهل تصوف، و درویشان

 

راز کونین به می خواره شود زان روشن

که فتاده است به جام از رخ ساقی پرتو

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » اهل تصوف، و درویشان

 

نه سلطان خریدار هر بنده ای است

نه در زیر هر ژنده ای زنده ای است

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » اغنیا و مالداران

 

نه منعم به مال از کسی بهتر است

خر ار جل اطلس بپوشد خرست

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت بیست و چهارم - طول امل و اسباب آن

 

بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است

به فکر باش که بنیاد عمر بر باد است

مجو درستی عهد از جهان سست نهاد

که این عجوزه، عروس هزار داماد است

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت بیست و چهارم - طول امل و اسباب آن

 

پیوند عمر بسته به موئی است هوش دار

غمخوار خویش باش، غم روزگار چیست

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت بیست و چهارم - طول امل و اسباب آن

 

این سیل متفق بکند روزی این درخت

وین باد مختلف بکشد روزی این چراغ

ملا احمد نراقی
 
 
۱
۵۷۹
۵۸۰
۵۸۱
۵۸۲
۵۸۳
۷۷۰