گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۴۴

 

ساقیا صبح است می از شیشه در پیمانه کن

حشر خواب آلودگان از نعرهٔ مستانه کن

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۴۵

 

می‌رود فیض صبوح از دست، تا دم می‌زنی

پیش این دریای رحمت، دست را پیمانه کن

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۴۶

 

از شتاب عمر گفتم غفلت من کم شود

زین صدای آب، سنگین‌تر شد آخر خواب من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۴۷

 

صبح بیداری شود گفتم مرا موی سفید

پردهٔ دیگر شد از غفلت برای خواب من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۴۸

 

نباشم چون ز همزانویی آیینه در آتش؟

که می‌آید برون از سنگ و از آهن رقیب من!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۴۹

 

یک دل نشد گشاده ز گفت و شنید من

با هیچ قفل، راست نیامد کلید من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۵۰

 

مرگ هیهات است سازد از فراموشان مرا

من همان ذوقم که می‌یابند از گفتار من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۵۱

 

به یک خمیازهٔ گل طی شد ایام بهار من

به یک شبنم نشست از جوش، خون لاله زار من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۵۲

 

در حسرت یک مصرع پرواز بلندست

مجموعهٔ برهم زدهٔ بال و پر من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۵۳

 

گفتم از پیری شود بند علایق سست‌تر

قامت خم حقله‌ای افزود بر زنجیر من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۵۴

 

یک دل غمگین، جهانی را مکدر می‌کند

باغ را در بسته دارد غنچهٔ دلگیر من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۵۵

 

با خرابیهای ظاهر، دلنشین افتاده‌ام

سیل نتواند گذشت از خاک دامنگیر من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۵۶

 

جوانی برد با خود آنچه می‌آمد به کار از من

خس و خاری به جا مانده است از چندین بهار از من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۵۷

 

بجز کسب هوا از من دگر کاری نمی‌آید

درین دریای پرآشوب پنداری حبابم من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۵۸

 

به خاک افتم ز تخت سلطنت چون در خمار افتم

چو آید گردن مینا به کف، مالک رقابم من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۵۹

 

دیدهٔ بیدار انجم محو شد در خواب روز

همچنان در پردهٔ غیب است خواب چشم من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۶۰

 

اندیشه از شکست ندارم، که همچو موج

افزوده می‌شود ز شکستن سپاه من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۶۱

 

کشاکش رگ جان من اختیاری نیست

چو موج، در کف دریا بود اراده من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۶۲

 

بر لب چاه زنخدان تشنه لب استاده‌ام

آه اگر از سستی طالع نلغزد پای من!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۶۳

 

با کمال ناگواریها گوارا کرده است

محنت امروز را اندیشهٔ فردای من

صائب تبریزی
 
 
۱
۴۴۲
۴۴۳
۴۴۴
۴۴۵
۴۴۶
۷۷۰