صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۴۴
هنگام بازگشت است، نه وقت سیر و گشت است
با چهرهٔ خزانی، از نو بهار بگذر
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۴۵
صبح آگاهی شود گفتم مرا موی سفید
چشم بی شرم مرا شد پردهٔ خواب دگر
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۴۶
بغیر عشق که از کار برده دست و دلم
نمیرود دل و دستم به هیچ کاردگر
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۴۷
لامکانی شو که تبدیل مکان آب و گل
نقل کردن باشد از زندان به زندان دگر
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۴۸
به گفتگو نرود کار عشق پیش و مرا
نمیکشد دل غمگین به گفتگوی دگر
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۴۹
ز حرف سرد ناصح غفلتم افزود بر غفلت
نسیم صبح، شد خواب مرا افسانهٔ دیگر
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۵۰
فرصت نمیدهد که بشویم ز دیده خواب
از بس که تند میگذرد جویبار عمر
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۵۱
دل میشود سیاه ز فانوس بی چراغ
در روز ابر، بادهٔ چون آفتابگیر
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۵۲
صبح است ساقیا می چون آفتاب گیر
عیش رمیده را به کمند شراب گیر
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۵۳
ذوقی است جانفشانی یاران به اتفاق
همرقص نیستی شو و دست شرار گیر
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۵۴
جز گوشهٔ قناعت ازین خاکدان مگیر
غیر از کنار، هیچ ز اهل جهان مگیر
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۵۵
اشکم ز دل به چهره دویدن گرفت باز
این خانهٔ شکسته چکیدن گرفت باز
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۵۶
نبضی که بود از رگ خواب آرمیدهتر
از شوق دست یار جهیدن گرفت باز
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۵۷
رنگ من کرده به بال وپر عنقا پرواز
نیست ممکن که به چندین بط می آید باز
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۵۸
زاهد خشک کجا، گریهٔ مستانه کجا؟
آب در دیدهٔ تصویر نگردد هرگز
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۵۹
صافی و تیرگی آب ز سرچشمه بود
بی دل پاک، سخن پاک نگردد هرگز
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۶۰
کدام آبله پا عزم این بیابان کرد؟
که خارها همه گردن کشیدهاند امروز
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۶۱
روزی که آه من به هواداری تو خاست
در خواب ناز بود نسیم سحر هنوز
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۶۲
بدار عزت موی سفید پیران را
ز جای خویش به تعظیم صبحدم برخیز
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۶۳
درین جهان نبود فرصت کمر بستن
ز خاک تیره، کمر بسته چون قلم برخیز