گنجور

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم

 

بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود

این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم

 

ای که مهجوری عشاق روا می‌داری

بندگان را زبر خویش جدا می‌داری

دل ربودی و به حِلّ کردمت ای جان لیکن

به از این دار نگاهش، که مرا می‌داری

ای مگس عرصه‌ی سیمرغ نه جولانگه توست

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم

 

چاک خواهم زدن این دلق ریا را چه‌ کنم؟

روح را صحبت ناجنس عذابی است الیم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم

 

در بدن اندر عذابی ای پسر

مرغ روحت بسته با جنس دگر

هرکه را با ضد وی بگذاشتند

این عقوبت را چو مرگ انگاشتند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

برگ عیش دگران روز بروز افزون است

خرمن سوخته ی ماست که با خاک یکی است

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

گرچه از آتش دل چون خم می درجوشم

مهر بر لب زده خون می خورم و خاموشم

قصد جان است طمع در لب جانان کردن

تو مرا بین که در این کار به جان می کوشم

حاش الله که نیم معتقد طاعت خویش

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

زآمیزش جسم و آلایش جان

چنان گشتی از جوهر خویش غافل

که جان رابه صد فکرت از تن بدانی

زهی فکر باطل زهی جهل کامل

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

اهل عصیان به تولای تو گر تکیه کنند

معصیت ناز کند روز جزا بر غفران

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

کهتر و مهمتر و وضیع و شریف

همه از روزگار رنجورند

دوستان گر بدوستان نرسند

در چنین روزگار معذورند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت دوم

 

ای خاک بوسی درت مقصود هر صاحب دلی

بردن به خاک این آرزو مشکلتر از هر مشکلی

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت دوم

 

دجله را امسال رفتاری عجیب مستانه بود

پای در زنجیر و کف بر لب مگر دیوانه بود

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت اول

 

دیبا نتوان یافت از این پشم که رشتیم

خرما نتوان خورد از این خاک که کشتیم

گر خواجه شفاعت نکند روز قیامت

شاید که زمشاطه نرنجیم که زشتیم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم

 

تا درین گله گوسفندی هست

ننشیند فلک زقصابی

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم

 

ز تو هر که دور ماند چه کند چه چاره سازد

چه عمل بدست گیرد به چه پای بست باشد

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم

 

خویش کردی ای حبیب که آتش زدی بدل

کاین داغ بر جراحت ما سودمند بود

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم

 

از کرم و بزرگواری و رهبری به اوج اسمان رسیدیم

اما ما را بیش از آن ها مظهری دلخواه است

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم

 

ای ز تو قوت بیان نطق سخن سرای را

وی ز تو عقده ها بدل عقل گره گشای را

در طلب تو چون کند طی مکان عشق دل

هم سفری کجا رسد عقل شکسته پای را

محمل راه عشق را دل زفغان درای شد

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

هر لحظه هاتفی به تو آواز می دهد

کاین دامگه نه جای امان است الامان

دل دستگاه تست به دست جهان مده

کاین گنج خانه راندهد کس برایگان

فلسی شمر ممالک این سبزه کارگاه

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

مشو با کم از خود مصاحب که عاقل

همه صحبت بهتر از خود گزیند

گرانی مکن با به از خود که او هم

نخواهد که با کمتراز خود نشیند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت اول

 

به تیغ می زد و می رفت و باز می نگریست

که ترک عشق نکردی سزای خود دیدی

شیخ بهایی
 
 
۱
۳۶۸
۳۶۹
۳۷۰
۳۷۱
۳۷۲
۷۷۰