گنجور

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۶۲

 

مکش بر صوف کهنه از اتو نقش

نباشد خوش به پیری داغ میری

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۶۳

 

زصندلی تو اگر پابه رابجنبانی

دو صد عمامه سالو بسر بگردانی

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۶۴

 

چون پنبه دانه گشت کفن متصل بخاک

بر مقتضای قاعده (کل شی حی)

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۶۵

 

منم که از جهت رنک و بوی البسه ام

چمن برنگرزی شد صبا بعطاری

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فهلویات » شمارهٔ ۱

 

پوستک تا ندرندت مک بر میخ لبیس

شیعر البسه نت قیدس قیری واهن

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فهلویات » شمارهٔ ۲

 

نبوت البسه قدرش او وکه اطعمه من

که دوستر همشان خلق کشمش از یمدانک

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » فهلویات » شمارهٔ ۳

 

پاچه پاچه که شیت برف انه برد

جبه برد بربمش میوات

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۱

 

پیش درزی جامه کز تنگ میآید برون

چند تنقیصم دهد از سنگ میآید برون

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۱

 

بریدم در عروسیها که خوانم

بوصف جامها اینطرز اشعار

نویسید اینسخنها را زتعظیم

بکرد خیمه و خرگاه و تالار

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۱

 

گازر تقدیر او از قرص خور در طشت چرخ

هر سحر میشوید از اوساخ رخت روزگار

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۱

 

نخست دامن رختی نکو بدست آور

دگر طعام که اول لبست پس دندان

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۱

 

قباگر حریرست و گر پرنیان

بناچار حشوش بود در میان

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۱

 

ببر گرفته ام اینجامه کهن چه کنم

نصیبه ازل از خود نمیتوان انداخت

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۱

 

سپهر از خلعت قدرش چو گوئی

فراویزی بروخارای کهسار

قبای رتبتش چون بخت میدوخت

برآمد آسمان زویک کله وار

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۱

 

بیرخت نفیست که کند پیش قیامی

هر جا که روی پیش بزرگان بسلامی

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۱

 

چه داند چکمه را قیمت که گوئی چارپا دارد

دوابی کش سقرلاط و جل خرسک بود یکسان

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۱

 

ای برادر سخن عروسی دان

که معین نداشت پوشش و خورد

کرد بسحاق عهده نفقه

کسوه آن حواله با من کرد

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۲ - صفت خواب دیدن و حمام

 

گرت گذر فتد ایگلکنه سوی حمام

بجان فوطه که یاد از برهنکان آری

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۲ - صفت خواب دیدن و حمام

 

اکر تو آدمی اعتقاد من اینست

که دیگران همه نقشند بر در حمام

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۲ - صفت خواب دیدن و حمام

 

آنرا که هست مشرب ارباب معرفت

سرچشمه وجود بگو هم زما طلب

نظام قاری
 
 
۱
۲۸۵
۲۸۶
۲۸۷
۲۸۸
۲۸۹
۷۷۰