گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۱

 

عین هر دو یکی بود دریاب

موج و دریا نگر ولی در آب

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۲

 

فرق است میان این و آن دریابش

جانانهٔ ما از دل و جان دریابش

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۳

 

قال بگذار و بگذر از سر حال

تا بیابی کمال ز اهل کمال

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۴

 

قطب عالم خلیفهٔ بر حق

حضرت سیّدم بگو صدّق

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۵

 

قطره و بحر هر دو یک آبند

عارفان این رموز دریابند

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۶

 

قطره و بحر و موج و جوهر چار

به حقیقت یکی بود ناچار

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۷

 

قطره‌ای بود باز بحری شد

خانه‌ ای بود باز شهری شد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۸

 

قول حسینی شنو راه مخالف مرو

راست برو تا حجاز خصم عراقی مشو

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۸۹

 

کون جامع وجود انسان است

این چنین کون شاه کرمان است

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۹۰

 

کی نویسد قلم کلام اللّه

وحده لا اله الا اللّه

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۹۱

 

کردم از وی سؤال و گفت جواب

خوش جوابی لطیف بود چو آب

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۹۲

 

که غیر از انبیا و اولیا کس

نداند سر این علم از مه و که

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۹۳

 

گر بر افروزد آتش دردم

عالمی سوخته شود در دم

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۹۴

 

گر برافتد حجاب ما از ما

قطره و موج و جو بود دریا

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۹۵

 

گر بود خوبی تو از زلف و خال

حسن ما را نیست حاجت با جمال

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۹۶

 

گر بیابی از آن لبش حلوا

مشکلاتت همه شود حل وا

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۹۷

 

گر تو را عزم هست تا دربند

رو به شروان نه و میان دربند

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۹۸

 

گر تو فانی شوی ز جود وجود

آن یکی هست و بود و خواهد بود

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۹۹

 

گر جوهر جان ما بود پاک

ما را نبود ز هیچ کس باک

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۰۰

 

گرچه از چشم خلق شد پنهان

آشکار است نزد درویشان

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
۱
۲۶۱
۲۶۲
۲۶۳
۲۶۴
۲۶۵
۷۷۰