ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
درم از کف او به نزع اندرست
شهادت از آنستش اندر دهان
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲ - فصل
کاریست چو خط او معما
حالیست چو زلف او مشوش
دیده همه پرخیال معشوق
سینه همه پرشرار آتش
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲ - فصل
آن کیست که بی تو ساعتی خوشدل بود.
بیا ای مفرح کربت و مونس غربت
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲ - فصل
کلام کنور الربی فاح غضا
و قد غازلته شابیب قطر
و ریح الشمال جرت ثم جرت
علی صفحه الارض اذیال عطر
و عرف الخزامی و عرف الندامی
[...]
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲ - فصل
ویحک ای صورت منصور نه باغی نه سرای
بل بهشتی که به دنیات فرستاد خدای
بوده نقاش خرد در شجرت متواری
شده فراش صبا در چمنت ناپروای
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲ - فصل
ای به چشمم عزیزتر گردی
کز زمین عطف دامن تو برفت
از تو باز آمدن که یارد خواست؟
شکر این آمدن که داند گفت؟
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲ - فصل
فاتت تجر علی السماء ذیولها
میاسه الاعطاف فی جاراتها
غداء مهما انشدت سجدت لها
سیاره الافلاک فی اوجاتها
و تمنت الشهب الثواقب انها
[...]
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۴ - فصل
آن خسروان که نام نکو کسب کرده اند
رفتند و یادگار از ایشان جز آن نماند
نوشین روان اگر چه فراوانش گنج بود
جز نام نیک از پس نوشین روان نماند
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۴ - فصل
خدای را به همه حال زیر پرده صنع
خزینه های علوم است و گنجهای حکم
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد
دست در روزگار می نشود
پای عمر استوار می نشود
شاهدی خوب صورت است امل
در دل و دیده خوار می نشود
شاد می زی که در عروس مرگ
[...]
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد
اگر شمایل حلمش به باد برگذرد
دهد شکوه تجلیش باد را لنگر
وگر فضایل طبعش به کوه برشمرند
سبک ز خاصیتش کوه را برآید پر
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد
ایمن مشو ای حکم تو از حکم سدوم
از تیر سحرگاه و دعای مظلوم
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد
از رعیت شهی که مایه ربود
بن دیوار کند و بام اندود
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد
بشامل عدله فی الارض ترعی
مع الاسد السوائم فی المسام
ولا تعدوا الذئاب علی نعاج
ولا تهوی البزاه الی حمام
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد
هر که در راه عشق صادق نیست
جز مرایی و جز منافق نیست