گنجور

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

عمری گذشت و راه سلامت نیافتم

شرمنده این دلم که چها در خیال داشت

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

مرا به مدرسه ها پیش از این به کسب علوم

قرار مدرسه و فکر درس بودی و کار

کنون به چشم غزالانم چنان کردند

که شب به خواب خوش اندر غزل کنم تکرار

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

زیمن عشق بر وضع جهان خوش خنده ها کردم

معاذالله اگر روزی به دست روزگار افتم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

غم بامن و من با غمش خو کرده ام ای مدعی

لطفی بباید کردن و ما را به هم بگذاشتن

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

خاک رهش به مردم آسوده کی دهند

کاین توتیا به مردم بی خواب می دهند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

اندر آن معرض که خود را زنده سوزد اهل درد

ای بسا مرد خدا کو کمتر از هندوزنی است

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت اول

 

دلم به کوی تو دامن کشان رود ترسم

که سوی خانه گریبان چاک چاک برد.

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت اول

 

آن را که رسد ناوک دل دوز تو بر چشم

ناکس بودار چشم دگر پیش ندارد

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت اول

 

نگردد تا فراموش آنچه گفتی دردمندان را

بر انگشت تو میخواهم که بندم رشته ی جان را

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت اول

 

گفتی خبر دوست شنیدی چه شدت حال

این ها زکسی پرس که از خود خبری داشت

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم

 

طریق عشق به ناموس می رود شاهی

پیاله ای دو سه دیگر که عاقل است هنوز

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم

 

به گریه گفتمش از حال من مشو غافل

به خنده گفت که بیچاره غافل است هنوز

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم

 

شب در آن کو بوده ام گرمست خاک از آتشم

پا منه از خانه بیرون انتظارم گو بکش

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم

 

قومی که می دهندشان از تو غافل اند

کاهل وقوف را در تقریر بسته اند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم

 

خانه پر بود از متاع صبر این دیوانه را

سوخت عشق خانه سوز اول متاع خانه را

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول

 

با تو پس ازعلم چه گویم سخن

علم چو آید به تو گوید چه کن

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول

 

تو نام نیک حاصل کن در این بازار ای زاهد

که در کوئی که ما هستیم، نام نیک بدنامی است

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول

 

غم روزی خورد هر کس به تقدیر

چو من غم روزی افتادم چه تدبیر

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت دوم

 

این سخن شیر است در پستان جان

بی کشنده شیرکی گردد روان

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت دوم

 

اگر مرگ خود هیچ لذت نبخشد

همین وارهاند ترا جاودانی

اگر مقبلی از گران قلتبانان

اگر مدبری از گران قلتبانی

شیخ بهایی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode