عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۱۱
گرد پرگار چرخ مرکز بست
شبه مرجان شد و بلور جمست
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۱۳
رای دانا سر سخن ساریست
نیک بشنو که این سخن باریست
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۱۴
آن صنم را ز گاز و ز نشکنج
تن بنفشه شد و دو لب نارنج
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۱۶
چون برون جست مرز از سوراخ
شد سموره بنزد او گستاخ
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۱۷
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۱۸
از تک اسب و بانگ نعرۀ مرد
کوه یر نوف شد هوا پر گرد
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۱۹
پادشاهی که با شکه باشد
حزم او چون بلند که باشد
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۲۰
هر که بر درگه ملوک بود
از چنین کار با خدوک بود
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۲۱
گفت کاین مردمان بی باکند
همه همواره دزد و چالاکند
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۲۳
بر سر باد تند و موج بلند
تا بیک آبخوستشان افکند
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۲۴
فعل آلوده گوهر آلاید
از خم سر که سر که پالاید
هر کجا گوهری بدست بدیست
بدگهر نیک چون تواند زیست
بد ز بد گوهران پدید آید
[...]
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۲۷
با درفش ار تپانچه خواهی زد
باز گردد بتو هر آینه بد
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۲۹
هر که را رهبری کلاغ کند
بی گمان دل بدخمه داغ کند
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۳۰
تیز شد عشق و در دلش پیچید
جز غریو و غرنگ نپسیچید