گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۲ - قصیده مصنوع ثانی در مدح سلطان یعقوب

 

لب تو نامه درد منست و خط بروی

فغان که دایم از آن درد داردم افکار

طبیب ما دهنت چون دوا نمی سازد

تنم ز درد تو دلخسته ماند و جان بیمار

نامه درد منت مادام یاد

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۲ - قصیده مصنوع ثانی در مدح سلطان یعقوب

 

نه بر فروخته مه بی رخت چراغ دلم

نه جان سوخته از دیدن تو برخوردار

تویی که شاه غمت بسکه با تطاول زیست

مرا بسوخت دو چشمت بصد تغافل زار

بفروخت مه رخت دلم غم بتطاول

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۲ - قصیده مصنوع ثانی در مدح سلطان یعقوب

 

شبی که در دلم آرام نیست بی دردت

دوای درد من آورده جام جم کردار

چو درد ع شق تو آورده رو بمن از مهر

نکرده ام دل خود را ز درد و غم تیمار

در دل آرام درد درد آورد

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۲ - قصیده مصنوع ثانی در مدح سلطان یعقوب

 

و گر به پیش تن شب نشین تو بنشینی

کنیش تابش تب شعله زن بتن بی نار

پیش تن شب نشین تو بنشین

نیش تبش تبش بتن بین

پیشتنشتنشبنشینتبنشیننیشتبشتبشبتنبین

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۲ - قصیده مصنوع ثانی در مدح سلطان یعقوب

 

و گر خرم قد تو نماید ایمه خوش

زمین ز قد تو چون سایه طوبی آردبار

دلی که بیمه تو مونس جهانش نیست

نهد بخط تو سر و ز خط امان بیزار

خد تو مایه خوبی مه تو مونس جانی

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۳ - دایره

 

اگر چه شوخ من از دیدن منت رنجست

مرنج جان من از مشتری درین بازار

نه خضر خط تو بخشد ز رحمتم آبی

نه من کنم غم دل از حجاب خود اظهار

شوخ من از دیدن من رخ متاب

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۳ - دایره

 

بدیر از آن رخ سرخ آذری فروزانست

که بت بسوخته و آتش گرفته در زنار

ورای کشتن خود آرزو نکرد دلم

که عاشقانه سر و پای کرده است ایثار

دگر نظیر منت همدمی نبندد نقش

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۳ - دایره

 

مگر ز شوق تو خیزم بسر چو دود که من

بسوی دوست نیایم مگر بدین هنجار

رهم کجاست زخونی که ریزد از دل و چشم

بجانب تو که پا در گلم ز گریه زار

ز شوقت ز بس خون که ریزد دلم

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۳ - دایره

 

به صد هزار حریف از برات در جنگم

بصد هزار ضعیف از هوای تو غمخوار

نه درد درد چو من میچشند سر بازان

نه آه سرد چو من میکشند هم اغیار

صد حریف از برات درد درد میچشند

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۳ - دایره

 

گلی و لاله رخی لیک به ز سر و قدت

مهی و سر و قدی لیک به ز لاله عذار

یکی که شکل تو دیدست و قامتت داند

که خود روا نبود نسبتت بسرو و چنار

لاله رخی لیک به ز سرو قدستت

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۳ - دایره

 

نه من که چرخ سگ و بنده تا نشد پیشت

بدین طلب قدم آخر نزد بصفه بار

خوشست مست شراب طرب لبت ز قدح

که هستمت چو سگ و بنده تا بروز شمار

اگر تنم نه ز دست غمت بجان بودی

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۳ - دایره

 

تکبر از دل ما طالبان مجو حاصل

که جان محرم ما قابلیست عشق شعار

مدار اینهمه جان غمین مدام به درد

که هست جام غمین بیرخت بهمزده کار

از آن دلم ز تو زارست و تن چونال مدام

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۵ - دایره متفقه

 

به تخت عرش ترا چون مقام شد از بخت

چو ملک دهر ترا شد ز قدر عار مدار

تخت ترا شد ز بخت ملک ترا شد زقدر

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۷ - دایره موتلفه

 

مگو فلک چو تو خود آورد بصد دوران

نیابد او چو تو شاهی حلیم و هم قهار

فلک خود بصد دوران نیابد چو تو شاهی

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۸ - دایره مختلفه

 

یقین که کس نگرفته چو تو جهان از عدل

چو ملک جمله از آن تو شد بگیر و بدار

کس نگرفته چو تو از عدل ملک

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۹ - دایره منتزعه

 

نه رهروان بره از پاس عدلت آزرده

نه پیر گوشه نشین یابد آفت از طرار

یکی که دید ترا همچو حارث دوران

یقین بمهدی آخر زمان کند اقرار

رهروان از پاس عدلت در امان

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۱۰ - دایره تدویر

 

ایا شهی که بجان اهلیت گهر افشاند

نشاید آنکه کند کس دریغ ازو دینار

رهی بر تو که دریای پر دری آمد

که تا دهانش پر از در کنی و سیم نثار

اهلی که فشاتد بر تو در پر

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ دوم در مدح سلطان یعقوب » بخش ۱۰ - دایره تدویر

 

بسوخت غیرو چو من نامده ازان منصور

که در طریق سخن شاعرم روش هموار

سوخت غیر و چو من نامده منصور

در طریق سخن شاعر مشهور

اهلی شیرازی
 
 
۱
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۴۳