گنجور

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۱ - غزل

 

ای پر آتش داشته پیوسته دل

هر شکایت کان ز ما داری بهل

بار عشق روی ما برجان منه

تا نگردی در غم هجران خجل

چشم راهی می‌کشم زوتر بیا

[...]

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۸ - غزل

 

سالها بودم ز عشق گل بدرد

با دو چشم پر زخون و روی زرد

خوش وصالی بُد رخ این باغبان

تا چه آمد بر سرش از گرم و سرد

برد محبوب مرا از گلستان

[...]

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۹ - غزل

 

هی که را رنگی بود بی کر و فر

بیشکی هر کس برو دارد نظر

و آن کس را کاتشی در جان بود

آتشش در جان چه باشد کارگر

ترک چشمی هر کرا زد ناوکی

[...]

عطار
 
 
sunny dark_mode