×
رهی معیری » ترانهها و نغمهها » شمارهٔ ۵۱ - ای غم چه خواهی
از دیده بارم وز دل برآرم بی روی ماهی اشکی و آهی
دیگر ز جانم ای غم چه خواهی؟
از داغ هجران چون اشک لرزان افتاده ام من بر خاک راهی
دیگر ز جانم ای غم چه خواهی؟
او رفت و با او، رفت آرزوها
[...]
رهی معیری » ترانهها و نغمهها » شمارهٔ ۵۲ - برای سنگ مزارم سرودهام
الا ای رهگذر کز راهِ یاری
قدم بر تُربَتِ ما میگذاری
در اینجا شاعری غمناک خفته است
رهی در سینهٔ این خاک خفته است
فرو خفته چو گل، با سینهٔ چاک
[...]