گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۹

 

هزار از هنرمند گردان گرد

چو هنگامهٔ رفتن آمد ببرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۰

 

بگویش که هر چند من سالخورد

بدم پاک یزدان مرا شاد کرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۰

 

به دل گفت سالی چنین بگذرد

سیاوش کسی را به کس نشمرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۰

 

نهان دل خویش پیدا نکرد

همی بود پیچان و رخساره زرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۰

 

منم گفت شایستهٔ کارکرد

اگر نیست او را کسی هم نبرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۰

 

همی رفت یکدل پر از کین و درد

بدانگه که خورشید شد لاژورد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۰

 

بدین شیرمردی و چندین خرد

کمان مرا زیر پی بسپرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۰

 

فرو ریخت از دیدگان آب زرد

به آب دو دیده همی چاره کرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۰

 

کسی کاو دم اژدها بسپرد

ز رای جهان آفرین نگذرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۰

 

همی گفت و مژگان پر از آب زرد

پر افسون دل و لب پر از باد سرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۰

 

دلش گشت پردرد و رخساره زرد

پر از غم دل و لب پر از باد سرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۰

 

ترا من همانا بسم پایمرد

بر آتش یکی برزنم آب سرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۱

 

سیاوش به پرده درآمد به درد

به تن لرز لرزان و رخساره زرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۱

 

پدر خود دلی دارد از تو به درد

از ایران نیاری سخن یاد کرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۱

 

پی رخش فرخ زمین بسپرد

به توران کسی را به کس نشمرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۱

 

چنین گفت گرسیوز کم خرد

کزین در سخن خود کی اندر خورد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۱

 

بمان تا ز ایرانیان دست برد

ببینند و مشمر چنین کار خرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۱

 

که خون سیاوش بریزد به درد

کزو داشت درد دل اندر نبرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۱

 

شنیدی که از آفریدون گرد

ستمگاره ضحاک تازی چه برد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۲

 

یکی جز به نیکی جهان نسپرد

همی از نژندی فرو پژمرد

فردوسی
 
 
۱
۱۳
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
۳۵۶
sunny dark_mode