فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۲
سه دیگر به نزدیک یک هفته راه
به هشتم به رویین دژ آید سپاه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۲
یکی را ز دریا برآرد به ماه
یکی را نگون اندر آرد به چاه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۲
سر باره برتر ز ابر سیاه
بدو در فراوان سلیح و سپاه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۳
چو تاریک شد شب بفرمود شاه
از آن جایگاه اندر آمد سپاه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۴
نشست آزمون را به صندوق شاه
زمانی همی راند اسپان به راه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۴
جهان گشت چون روی زنگی سیاه
ز برج حمل تاج بنمود ماه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۴
ز جای اندر آمد چو کوه سیاه
تو گفتی که تاریک شد چرخ و ماه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۴
دهن باز کرده چو کوهی سیاه
همی کرد غران بدو در نگاه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۴
فرو برد اسپان چو کوهی سیاه
همی کرد غران بدو در نگاه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۵
سراپرده زد بر لب آب شاه
همه خیمهها گردش اندر سپاه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۵
شب تیره لشکر همی راند شاه
چو خورشید بفروخت زرین کلاه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۵
به زنجیر شد گنده پیری تباه
سر و موی چون برف و رنگی سیاه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۵
یکی باد و گردی برآمد سیاه
بپوشید دیدار خورشید و ماه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۵
پشوتن بیامد همی با سپاه
چنین گفت کای نامبردار شاه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۶
ز کوه اندر آمد چو ابری سیاه
نه خورشید بد نیز روشن نه ماه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۶
چنان بردمیدند از آن جایگاه
که از سهمشان دیده گم کرد راه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۶
بیامد به پیش خداوند ماه
که او داد بر هر ددی دستگاه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۷
وز آنجا به روییندژ آید سپاه
ببینی یک مایهور جایگاه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۷
چو پیروزگر بازگردی به راه
به دل شاد و خرم شوی نزد شاه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۷
کجا آن همه خلعت و پند شاه
کمرهای زرین و تخت و کلاه