به فرمان دادار فیروزگر

ز رستم بشد دخت شه بارور

یکی پور زاد آنگهی دخت شاه

که دیدار او آرزو کرد ماه

بیاورد نزدیک رستم چو باد

[...]

هوا و مراد خداوندگار

ببایست بر خود کند اختیار

چو خواهی که باشی ز خاصان شاه

حجاب تو بر گیرم از پیش ماه

ببُر دوستی از قرینان خویش

[...]

ای مرکز دایره ی امکان

وی زبده ی عالم کون و مکان

تو شاه جواهر ناسوتی

خورشید مظاهر لاهوتی

تا کی ز علایق جسمانی

[...]

ای سرو سهی که بر سمندی

پیشت دو جهان بگو به چندی

بنگر که چه رستخیز برخاست

زین شور که در جهٰان فکندی

افکنده‌ای از دوال فتراک

[...]