گنجور

 
۱
۱۲
۱۳
۱۴
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید

 

کنون من جوهرم در بحر جانم

که هر لحظه دُر و گوهر فشانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید

 

من اینجا دیدهام جان و جهانم

شده از روی او کشف عیانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید

 

مرا اینست مقصود از جهانم

که این باشد همیشه زو عیانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید

 

کف خاکم زبانی در دهانم

حقیقت نور دل هم جسم و جانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید

 

چگویم وصف تو وصفت ندانم

وگر دانم ندانم تا چه خوانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید

 

منم اینجایگه عطّار جانم

که میدانم ز خویش و خویش خوانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید

 

کنون چون خواندهٔ دیگر مرانم

ولیکن از نشان گر بی نشانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید

 

چو وصل تو هم از خویشست دانم

ز وصلت گویم و در وصل رانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید

 

منم هم من توئی جان و جهانم

تو میگوئی که من چیزی ندانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید

 

ز بهر عاشقانت جان فشانم

اگرچه جز یکی دیدت ندانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۴ - در صفات جان و دل گوید

 

دلم آگاه شد از راز جانم

حقیقت یافت وصل اندر نهانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۵ - در سؤال کردن در صفات مرگ و حیات یافتن آنجا فرماید

 

بیان وقتی در اینجاگه توانم

یقین گردد چو نبود در گمانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۵ - در سؤال کردن در صفات مرگ و حیات یافتن آنجا فرماید

 

من اینجا این زمان معشوق جانم

که جان را بیشکی راز نهانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۵ - در سؤال کردن در صفات مرگ و حیات یافتن آنجا فرماید

 

برم جمله یکی است از عیانم

از آن بر تخت معنی کامرانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۶ - حکایت در وقت پیر گوید

 

نخواهم گشت از تو یک زمانم

که بیشک مر توئی جان و جهانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۶ - حکایت در وقت پیر گوید

 

مرا گفتا که ای جان و جهانم

چگونه من که من چیزی ندانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۶ - حکایت در وقت پیر گوید

 

امید از روی تست ای جان جانم

که بیشک خود توئی راز نهانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۷ - سؤال کردن در علم تفسیر فرماید رحمةاللّه

 

شدم خاموش تا کل جان جانم

نمود اینجا رخ از پرده عیانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۷ - سؤال کردن در علم تفسیر فرماید رحمةاللّه

 

دل من واصلست این لحظه جانم

یکی اینجا است درعین العیانم

۱ بیت
عطار
 
 
۱
۱۲
۱۳
۱۴
 
تعداد کل نتایج: ۲۷۹