گنجور

جلال عضد » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - من لطایف افکاره فی مدح سلطان ابواسحق طاب ثراه

 

پیش ازین کاین چارطاق هفت منظر کرده‌اند

وز فروغ مهر عالم را منوّر کرده‌اند

پیش از آن کانواع موجودات در صبح وجود

سر ز بالین کمین گاه عدم بر کرده‌اند

محضر فرماندهی بر نام خسرو بسته‌اند

[...]

۲۸ بیت
جلال عضد
 

جلال عضد » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷

 

دوش چون خورشید رخشان را زوال آمد پدید

برکنار آسمان شکل هلال آمد پدید

ماه نو را چون بدیدم هر زمانم نو به نو

معنی باریک روشن در خیال آمد پدید

با خرد گفتم که اندر لجّه دریای نیل

[...]

۲۸ بیت
جلال عضد
 

جلال عضد » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱

 

آیا در عهد فرمانت قضا در عین بیکاری

فلک پیش شکوه تو ز سر بنهاد جبّاری

جهان گر نیست گردد، کم نگردد عالم جاهت

چه باشد قطره ای کآن را ز دریایی کم انگاری

سرای دین و دولت را به تیغ تست معموری

[...]

۲۸ بیت
جلال عضد