گنجور

 
۱
۲
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب سیوم: اندر سپاس داشتن از خداوند نعمت

 

سزد گر بری بنده‌ای را گلو

که آید خداوندیش آرزو

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب چهارم: اندر فزونی طاعت از راه توانستن

 

جهان دیدگان را بنادیدگان

نکردند یکسان پسندیدگان

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب ششم: اندر فروتنی و افزونی هنر

 

تا بدآنجا رسید دانش من

که بدانم همی که نادانم

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب نهم: اندر ترتیب پیری و جوانی

 

چون بوق زدن باشد، در وقت هزیمت

مردی که جوانی کند اندر گهِ پیری

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب نهم: اندر ترتیب پیری و جوانی

 

مرگ به پیری و جوانیستی

پیر بمردی و جوان زیستی

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب نهم: اندر ترتیب پیری و جوانی

 

اگر کنم گله از وی عجب مدار از من

که وی بلای من است و گله‌ای بود ز بلا

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب یازدهم: اندر ترتیب شراب خوردن و شرایط آن

 

که پازهر زهر‌ست که‌افزون شود

کز اندازهٔ خویش بیرون شود

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب دوازدهم: اندر مهمانی کردن و مهمان شدن و شرایط آن

 

اگر دوست مهمان بود یا نه دوست

شب و روز تیمار مهمان نکوست

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب چهاردهم: اندر عشق ورزیدن و رسم آن

 

این آتش عشق تو خوش است ای دلکش

هرگز دیدی آتش سوزندهٔ خوش

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب چهاردهم: اندر عشق ورزیدن و رسم آن

 

ای وای منا گر تو به چشم همه کس‌ها

زین گونه نمایی که به چشم من درویش

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب بیستم:اندر کارزار کردن

 

به‌نام نکو گر بمیرم رواست

مرا نام باید که تن مرگ راست

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب بیست و هشتم: اندر دوست گزیدن و رسم آن

 

بشوی ای برادر از آن دوست دست

که با دشمنانت بود هم نشست

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب بیست و هشتم: اندر دوست گزیدن و رسم آن

 

برادر برادر بود دوست به

چو دشمن بود بی‌رگ و پوست به}

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب بیست و نهم: اندر اندیشه کردن از دشمن

 

عضوی ز تو گر دوست شود با دشمن

دشمن دو شمر تیغ دو کش زخم دو زن

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب بیست و نهم: اندر اندیشه کردن از دشمن

 

به یکی شغل دو کس را مفرست از پی آنک

به دو کدبانو ناروفته ماند خانه

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب سی و دوم: اندر تجارت کردن

 

گفتی آن آب قطره قطره همه

جمع شد ناگه و ببرد رمه‌}

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب سی و هفتم: اندر خدمت کردن پادشاه

 

پیش تو ما را سخن گفتن خطر کردن بود

بی خطر کردن برآید کی ازین دریا گهر}

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب سی و نهم: در آیین کاتب و شرط کاتبی

 

نکته‌ای بین از دهان دهر بیرون آمده

نامه‌ای خوان پر معانی در مؤنت مختصر

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب چهل و یکم: در آیین و رسم اسفهسالاری

 

سفهسالار لشکر‌شان یکی لشکر شکن کآخر

شکسته شد ازو لشکر ولیکن لشکر ایشان}

۱ بیت
عنصرالمعالی
 

عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب چهل و دوم: اندر آیین و شرط پادشاهی

 

ترا توفیق خواهم در دعا تا

دهی هر کاردان را کاردانی

۱ بیت
عنصرالمعالی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۱