×
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴
یکی پرسید از سقراط کز مردن چه خواندستی؟
بگفت ای بیخبر، مرگ از چه نامی زندگانی را؟
اگر زین خاکدان پست روزی بر پری بینی
که گردونها و گیتیهاست ملک آن جهانی را
چراغ روشن جانرا مکن در حصن تن پنهان
[...]
۴۰ بیت
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲
کارها بود در این کارگه اخضر
لیک دوک تو نگردید ازین بهتر
سر این رشته گرفتی و ندانستی
که هریمنش گرفتست سر دیگر
موجها کرده مکان در لب این دریا
[...]
۴۰ بیت
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۹ - دکان ریا
اینچنین خواندم که روزی روبهی
پایبند تلّه گشت اندر رهی
حیلهٔ روباهیش از یاد رفت
خانهٔ تزویر را بنیاد رفت
گرچه ز آئین سپهر آگاه بود
[...]
۴۰ بیت
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۰ - شکنج روح
بزندان تاریک، در بند سخت
بخود گفت زندانی تیرهبخت
که شب گشت و راه نظر بسته شد
برویم دگر باره، در بسته شد
زمین سنگ، در سنگ، دیوار سنگ
[...]
۴۰ بیت
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۰۱ - غرور نیکبختان
ز دامی دید گنجشگی همائی
همایون طالعی، فرخنده رائی
نه پایش مانده اندر حلقهٔ دام
نه یکشب در قفس بگرفته آرام
نه دیده خواری افتادگان را
[...]
۴۰ بیت