گنجور

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۷ - در مدح وصی فخر کائنات حضرت امیرالمومنین(ع)

 

چو اندر باختر اورنک حشمت مهر خاور زد

سوی ظلمات شب گفتی، مگر ماوی سکندر کرد

و یا شد یوسف کنعان به شهر مصر در زندان

زلیخا بر سریر مهتری بنشست و افسر زد

به گردش اختران چون دختران جا کرده جابرجا

[...]

۳۲ بیت
صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۶۵ - زبان حال دختر پیغمبر به شوهر بزرگوار خود

 

یا علی ای ابن عم غم نصیب

ای تو درد درمندان را طبیب

ریخت در جانم فلک ز هر نفاق

الفراق الفراق الفراق

مرغ جان را بر سر افتاده هوس

[...]

۳۲ بیت
صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب النصایح و التنبیه » شمارهٔ ۱۶ - و برای او فی الحکایه

 

دوستی از من گمنام پی ضرب مثل

خواست کیفیت تشبیه خلایق به جُعَل

گرچه در عهده این ذره بی‌قدر نبود

که کند مشکل ارباب مودت را حل

لیک از غایت نادانی و در عین قصور

[...]

۳۲ بیت
صامت بروجردی
 
لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود