گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰

 

چشم غم دیده ما را نگرانی به شماست

قامتت شاهد عدل است که می گویم راست

سرو بالات چرا سایه ز ما باز گرفت

اری این نیز هم از طالع شوریده ماست

چین ابروی تو دیدم شدم آشفته چو زلف

[...]

۱۳ بیت
کمال خجندی
 

کمال خجندی » قصاید » شمارهٔ ۳

 

ای مه رخسار تو مطلع صبح یقین

غاشیه کبریات شهپر روح الامین

آینه دار رخت عارض ماه تمام

تکیه گه منبرت پایه چرخ برین

سایه قد تو دید در چمن دلبری

[...]

۱۳ بیت
کمال خجندی