گنجور

سعدی » خبیثات و مجالس الهزل » المجالس فی الهزل و المطایبات » المجلس الاول

 

با روی همچو ماه و قد سرو همچو ساج

با گیسوی سیاه و کس و کون همچو عاج

۱ بیت
سعدی
 

سعدی » خبیثات و مجالس الهزل » المجالس فی الهزل و المطایبات » المجلس الثانی

 

کان کونی اختیار زیرکان عالم است

مذهبی بس با نوا و حرفه‌ای بس معظم است

‌هر که همچون بونواس اندر لواطه نصب شد

‌از غم نفقات و رنج کدخدایی بی‌غم است

‌مرد صادق جز به گرد کون سیمین کی خزد؟

[...]

۳ بیت
سعدی
 

سعدی » خبیثات و مجالس الهزل » المجالس فی الهزل و المطایبات » المجلس الثانی

 

از عهدة عهد اگر برون آید مرد

‌از هرچه گمان کنی فزون آید مرد

۱ بیت
سعدی
 

سعدی » خبیثات و مجالس الهزل » المجالس فی الهزل و المطایبات » المجلس الثانی

 

مرد باید که در کشاکش دهر

‌سنگ زیرین آسیا باشد

۱ بیت
سعدی
 

سعدی » خبیثات و مجالس الهزل » المجالس فی الهزل و المطایبات » المجلس الثانی

 

اگر تو رستم دستان کیقبادستی

‌چنان مکن که بمیری جماع ناداده

وگر کیاست اهل جهان تو را باشد

‌به کیر من که نگردی خلاص ناداده

۲ بیت
سعدی
 

سعدی » خبیثات و مجالس الهزل » المجالس فی الهزل و المطایبات » المجلس الثالث

 

فرمان اتابک است هان ای خاتون

‌آری صنما که زود برگردان کون

برگردان کون و زود برگردان کون

‌احسنت ای کون و شاد باش ای کس و کون‌

۲ بیت
سعدی
 

سعدی » خبیثات و مجالس الهزل » المجالس فی الهزل و المطایبات » المجلس الثالث

 

بی خویش و غریب و خانمانم، چه کنم؟

‌چون تو ندهی و خر نگایم چه کنم؟

۱ بیت
سعدی
 

سعدی » خبیثات و مجالس الهزل » المجالس فی الهزل و المطایبات » المجلس الثالث

 

ای خواجه اگر با خرد و تمکینی

‌جز جَلق زدن کار دگر نگزینی

چه خوش‌تر از آن بود که هنگام جَماع

‌تا خایه فرو بری، سرش را بینی

۲ بیت
سعدی
 

سعدی » خبیثات و مجالس الهزل » المجالس فی الهزل و المطایبات » المجلس الثالث

 

ایزد همه خلق را ز ماء و طین کرد

چون است تو را ز آهک و سرگین کرد؟

‌مادر تو بزائید، پس آنگاه پدر

‌در تو نگریست، در کسش نفرین کرد

۲ بیت
سعدی
 

سعدی » خبیثات و مجالس الهزل » المجالس فی الهزل و المطایبات » المجلس الثالث

 

پیل اگر زخم سیخ او بیند

‌مرگ را بر حیات بگزیند

کودکی گر به خشک بسپوزد

‌‌کونش تا روز حشر می‌سوزد

۲ بیت
سعدی