گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - و قال ایضاً یمدحه «نظرنامه»

 

ای سرافراز که هر جای که صاحب نظریست

خاک پایت را از دیده و دل چاکر شد

آفتابست که عالی نظر آمد، بنگر

که چه از حرص زمین بوس تو مستشهر شد

هرکه چون نرگس صاحب نظرست از سر ذوق

[...]

۳۳ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۵۷ - وله فی الصدر شرف الدین افتخار العراق علی ادام الله ظله

 

زهی شگرف نوالی که بر کرم فرضست

به سنّت دل و دست تو اقتدا کردن

جهان جان شرف الدین علی که گردون را

ضرورتست بدرگاهت التجا کردن

ز معجزات دم خلق تست عیسی وار

[...]

۳۳ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » ملحقات » شمارهٔ ۱ - اسب

 

مهروی من بخواست به عزم شکار اسب

خیز ای غلام گفت، به زین اندر آر اسب

گفتم که نیک مستی و مخمور از شراب

آخر همی چه خواهی اندر خمار اسب؟

برداشت باز و گفت: برای شکار کبک

[...]

۳۳ بیت
کمال‌الدین اسماعیل