عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۶
کی دل به جهان بنگرد و ناز و نعیمش
چون آتش دل برنفروزد ز نسیمنش
آن غمزه که از یاد شهیدان طرب افزاست
بالله که به یک ناله توان کرد رحیمش
در محفل آن در ننشینم که ز حشمت
[...]
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
چنان باغی کزو گلچین نیارد گل برون بردن
نه آن باغی که یابد خارچین از بیم دورانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
گلی کز خرمی وی را بخنداند چو فروردین
نه آن گل کزو داع شاخ گریاند زمستانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
اگر سردر هوا گردد کسی باری دراین وادی
که گر در چه فتد همدرد باشد ماه کنعانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
نثار محرمان بزم عشق آیا چها باشد
که درد و داغ می ریزند بر بیرون نشینانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
فشاندم در ازل گردی ز دامن این زمان بینم
که نامش عالم است و می کشد در دیده خاقانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
اگر طفل دلم رادایه حور آید و گر مریم
بهنگام مکیدن زهر می جوشد ز پستانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
دلت ریش است و رو، زنجیر الماسش بهر مونه
مکن در کشت عیش آباد دوشادوش درمانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
مسلمانی کسی داند که در یکرنگی وحدت
ز هر موچشمه خون ریزد ار خوانی مسلمانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
نیابت ز آن معلم جوی اندر حکمت آموزی
که لوح جوهر کل ساده یابی در دبستانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
صفا می جوید از قصر دلی معموره جنت
که انواع خرابیها بود معمار ایوانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
حرامست اهل معنی را چشیدن نعمت خوانی
که نبود سینه نان گرم و دلریشی نمکدانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
دماغ آن کی از بوی محبت عطسه ریزاند
که می سوزند عود عافیت در زیر دامانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
از آن نفست بطور اهل ایمان خنده ها دارد
که پروردی به عهد کودکی در کافر ستانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
وفا را یادگیر از دوست کز ماتم سیه سازد
لباس کعبه در مرگ شهیدان بیابانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
چراغ دل بیفروزند در بزم سیه رویی
که شمع آفتاب از دود میرد درشبستانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
برآن شاید گشودن چشمه معنی که چون بروی
فشانی قطره ذوق افکند در قعر عمانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
ز ایمان گر دلت آسیب می یابد بدیرش بر
که بر بندند حرز کفر بر بازوی ایمانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
بدرس عشق خواندن گر کلیم و گر خلیل آید
بدون گریه و زاری نیاید ذوق وجدانش
عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۱ - عمان الجواهر- در نعت حضرت رسول «ص»
بروح الله نخندانند حسن آفتاب ما
مگر بینند گریانش مگر یابند بریانش