×
عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۰
یاران به روز حادثه برق جهان شوند
چون یار شد جهان، همگی مهربان شوند
لنگان روند در قدمم، چون سبک روم
چون پا به سنگ برزنم، آتش عنان شوند
جوشند چون مگس به لبم گاه نوشخند
[...]
۱۱ بیت
عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۰
از گریه های بیهده سر تا به پا ترم
هر چند بیش گریه کنم بی صفاترم
با آن که عمرهاست که بیگانه با منست
هر لحظه با کرشمهٔ او آشناترم
رضوان چگونه گوش به دستان من کند
[...]
۱۱ بیت