×
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۲۷ - غزل زنده رود
این گل و لاله تو گویی که مقیمند همه
راهپیماصفت موج نسیمند همه
معنی تازه که جوییم و نیابیم کجاست
مسجد و مکتب و میخانه عقیمند همه
حرفی از خویشتن آموز و در آن حرف بسوز
[...]
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۶۰ - غزل زنده رود
به آدمی نرسیدی ، خدا چه میجویی
ز خود گریختهای آشنا چه میجویی
دگر به شاخ گل آویز و آب و نم درکش
پریده رنگ ز باد صبا چه میجویی
دو قطره خون دلست آنچه مشک مینامند
[...]