امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - استاد دیگر، سعدی را نیز میستاید:
ور غزلت یاد جوانی دهد
وز خوشی طبع، نشانی دهد
تنزن ازآن هم که کسان گفتهاند
هر چه تو گویی، به ازآن گفتهاند
نوبت سعدی که مبادا کهن
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۷ - (حرکت ناصرالدین از لکهنو تی بنگال به سرزمین بیهار):
یافت خبر خسرو مشرق پناه
ناصر حق وارث این تخت گاه
کافسر او را پسر انباز گشت
وین شرف از وری به پسر بازگشت
راندازان جا به «اوده» بادپای
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۰ - پیام پدر
کز پدر اول برسانش سلام
وآخرش آئین دعا کن تمام
کای خلف! از راه مخالف بتاب!
تیغ بیفگن که منم آفتاب!
از پدرم کی رسد این فن به تو
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - جواب پسر
داد جوابی ادب آمیخته
تعبیههای عجب آمیخته
کای به رخم چشم جفا کرده باز
دیدهٔ مهر تو برویم فراز
گر گهر صلح پذیرد نظام
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۷ - (کیقباد از دیدن برادر خود کیکاوس شادمان شد)
شاه به رویش چو نظر کرد چست
دید دران آئینه خود را درست
گرم فرو جست ز تخت بلند
کرد به آگوش تن ارجمند
داشت به آغوش خودش تا به دیر
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۴ - صفت مسجد جامع
مسجد جامع که ز فیض اله
زمزمهٔ خطبهٔ او تا به ماه
آمده دردی زسپهر کبود
فیض ز یک خواندن قرآن فرود
غلغل تسبیح بگنبد درون
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۸ - سیاق الاعداد
پنج طرف چتر چو مهر سپهر
شش جهت آراسته از پنج مهر
چار گهر کرد جهان را پدید
در کرهٔ شش جهت اندر کشید
ساخته نه حجره به از هشت باغ
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۹ - مراعات النظیر
آهوی مشکین و سرش باد شاخ
وز دم او مشک به صحرا فراخ
چشم چو بر گلشن بختش فتاد
گشت پیاده چو گل از پشت باد
روی چو گل بود به پشت زمین
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶۳ - تنسیق الصفات
باد! همه وقت، به شادی و ناز
باده کش و خصم کش و بزم ساز
لشکر مشرق «زاودهٔ» تا به بنگ
چیره دل و خیره کش و تیز چنگ
چند هزارش ز سواران کار
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۱۳ - ختم کتاب
شکر خدا را که ز فضل خدای
گشت مزین چو بهشت این سرای
بیست خزانه است درو پر ز گنج
بیست خزینه ز صد و بیست و پنج
ور همه بین آوری اندر شمار
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۴ - وصف معراج نبی
سخن آن به که بهر ارجمندی
ز معراج نبی یابد بلندی
رسولی کاسمان را پایه داده
رکابش عرش را پیرایه داده
شبی تنگ آمده زین حجرهٔ تنگ
[...]