گنجور

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش چهارم - قسمت اول

 

ای دل طلب علوم در مدرسه چند

تحصیل اصول و حکمت و هندسه چند؟

هر فکر به جز ذکر خدا وسوسه است

شرمی زخدا بدار این وسوسه چند؟

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش چهارم - قسمت اول

 

ای چرخ که با مردم نادان یاری

پیوسته بر اهل فضل غم می باری

هر لحظه ز تو بردل من بار غم است

گویا که از اهل دانشم پنداری

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش چهارم - قسمت اول

 

کسی که منزل او کوی یار خواهد بود،

به جز سفر به جهانش چه کار خواهد بود؟

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

های و هوئی کن در این بستان که برخواهد پرید

مرغ روح از شاخسار عمر تا هی میکنی

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

خود را بر آتش گر زند

بهر تو کس پروا مکن

قربان تمکینت شوم

می بین و سر بالا مکن

والی مصر ولایت ذوالنون

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

پیش عفوش قلت تقصیر ما تقصیر ماست

عفو بی اندازه می خواهد گناه بی حساب

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

منمای بدین خلق مجازی خود را

مشهور مکن به نکته سازی خود را

خود میدانی که اهل مجلس کوراند

ای شمع چه هرزه میگذاری خود را؟

با مردم چشم خود خطابت باید

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

خرامیدن لاجوردی سپهر

همی گرد برگشتن ماه و مهر

مپندار کز بهر بازیگری است

سراپرده ای این چنین سرسری است

در این پرده یک رشته بیکار نیست

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت اول

 

خسروی عاقبت اندیشی کرد

روی در قبله ی درویشی کرد

با بزرگی که در آن کشور بود

بر سر اهل صفا سرور بود

نوبتی چند به هم بنشستند

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت اول

 

شب دراز و دل جمع و پاسبان در خواب

چه سجده ها که بر آن خاک در توان کردن

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت اول

 

رندان گاهی ملک جهان می بازند

گاهی به نگاهی دل و جان می بازند

این طور قماردانه چند ست و نه چون

هر طور برآید آن چنان می بازند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت اول

 

زاهد نکند گنه که قهاری تو

ما غرق گناهیم که غفاری تو

او قهارت خواند و ما غفارت

آیا به کدام نام خوش داری تو؟

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

مطلوب جامی از طلبم گفته ای که چیست؟

مطلوب او همین که دهد جان در این طلب

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

هر مائده که دست ساز فلک است

یا بی نمک است یا سراسر نمک است

مائیم و پیر میکده و ذکر خیر او

امید ما به اوست، که داریم غیر او؟

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

آباد خرابات زمی خوردن ماست

خون دو هزار توبه در گردن ماست

گر من نکنم گناه، رحمت که کند

آرایش رحمت از گنه کردن ماست

تو مگو ما را بدان شه بار نیست

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

ما با می و مستی سر تقوی داریم

دنیا طلبیم و میل عقبی داریم

کی دینی و دین هر دو بهم جمع شوند

این است که ما نه دین نه دنیا داریم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

ای عزیز مصر در پیمان درست

یوسف مظلوم در زندان تو است

در خلاص او یکی خوابی ببین

زود فالله یحب المحسنین

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

جبری است که اختیار می زاید از او

ور عکس کنی قضیه ی شاید از او

چه جبر و چه اختیار، مختار یکی است

لیکن هر دو اختیار می آید از او

شیخ بهایی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode