گنجور

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۸۷ - مسجد سلیمان

 

حق‌پرستان سلف‌، کاری نمایان کرده‌اند

معبدی بر کوهسار از سنگ بنیان کرده‌اند

بیست پله برنهاده پیش ایوانی ز سنگ

زیرش انباری برای آب باران کرده‌اند

پله‌ای دیگر نهادستند از سوی دگر

[...]

۵۶ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۶۵ - دامنه البرز

 

باد صبح ازکوهسار آید همی

یاد یار غمگسار آید همی

یارگوبی سوی شهر آید زکوه

دوست گویی از شکار آید همی

بامدادان در هوای گرم ری

[...]

۵۶ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴۴ - آمدن سرمایه‌داری و رفتن دین

 

تا که سرمایه یافت آزادی

شد تجارت اساس آبادی

پادشاهان و صاحبان نفوذ

جمله گشتندکشته یا مأخوذ

مبتذل گشت اصل و عرق و نژاد

[...]

۵۶ بیت
ملک‌الشعرا بهار