گنجور

جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۲۲ - آمدن رسولان پادشاهان اطراف غیر از مصر به خواستگاری زلیخا و تنگدل گشتن وی از نومیدی آن

 

به دارالملک گیتی شهریاران

به تخت شهریاری تاجداران

به دل داغ تمنای تو دارند

به سینه تخم سودای تو کارند

به سوی ما به امید قبولی

[...]

۵۵ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۲۷ - درآمدن زلیخا همراه عزیز مصر به مصر و بیرون آمدن مصریان و طبق های نثار بر عماری زلیخا افشاندن

 

سحرگاهان که زد چرخ مکوکب

ز زرین کوس کوس رحلت شب

کواکب نیز محفل برشکستند

به همراهی شب محمل ببستند

شد از رخشانی آن زر فشان کوس

[...]

۵۵ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۳۸ - به معرض بیع درآوردن مالک یوسف را علیه السلام و خریدن زلیخا وی را به اضعاف آنچه دیگران می خریدند

 

چه خوش وقتی و خرم روزگاری

که یاری بر خورد از وصل یاری

برافروزد چراغ آشنایی

رهایی یابد از داغ جدایی

چو یوسف شد به خوبی گرم بازار

[...]

۵۵ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۶۳ - بیرون آمدن یوسف علیه السلام از زندان و گرامی داشتن پادشاه مر وی را و وفات کردن عزیز مصر و مبتلا شدن زلیخا به تنهایی و جدایی

 

درین دیر کهن رسمیست دیرین

که بی تلخی نباشد عیش شیرین

خورد نه ماه طفلی در رحم خون

که آید با رخی چون ماه بیرون

بسا سختی که بیند لعل در سنگ

[...]

۵۵ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - گرم شدن مجنون از سماع آوازه لیلی و آهنگ مقام او کردن و چون شکاریان سرگشته به پای خود روی به دام آوردن

 

برگشت چو قیس غم رسیده

زان شمع قبیله دل رمیده

بهر شب خود چراغ می‌جست

وز لاله‌رخان سراغ می‌جست

هر زنده که آمدی ز هر حی

[...]

۵۵ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » قصاید » شمارهٔ ۱۷

 

سفید شد چو درخت شکوفه دار سرم

وز این درخت همین میوه غم است برم

به هم شکوفه و میوه که دید طرفه که من

شکوفه را نگرم بر درخت و میوه خورم

شکوفه دیر نپاید شگفت ازان دارم

[...]

۵۵ بیت
جامی