×
عراقی » عشاقنامه » فصل نهم » بخش ۱ - سر آغاز
مرحبا! مرحبا! محبت دوست
کز درون آمدی، نه از راه پوست
دلم از چز تو خانه خالی کرد
با تو سودای لاابالی کرد
تا غمت ساکن دل من شد
[...]
۱۲ بیت
عراقی » عشاقنامه » فصل نهم » بخش ۲ - غزل
آشکارا نهان کنم تا چند؟
دوست میدارمت به بانگ بلند
دلم از جان خویش دست بشست
بعد از آن دیده بر رخ تو فکند
عاشقان تو نیک معذورند
[...]
۱۰ بیت
عراقی » عشاقنامه » فصل نهم » بخش ۳ - مثنوی
دیدهای پاک بین همی باید
تا که حسنش جمال بنماید
حسن جانان به جان توان دیدن
نه به هر دیده آن توان دیدن
ای که خوانی به عشق مغرورم
[...]
۱۱ بیت
عراقی » عشاقنامه » فصل نهم » بخش ۴ - حکایت
پیر شیراز، شیخ روزبهان
آن به صدق و صفا فرید جهان
اولیا را نگین خاتم بود
عالم جان و جان عالم بود
شاه عشاق و عارفان بود او
[...]
۲۱ بیت
عراقی » عشاقنامه » فصل نهم » بخش ۵ - غزل
نیست کاری به آنم و اینم
صنع پروردگار میبینم
حیرتم غالب است و دل واله
نیست پروای عقل، یا دینم
سخنی کز تو بشنود گوشم
[...]
۷ بیت
عراقی » عشاقنامه » فصل نهم » بخش ۶ - مثنوی
ای خوش و فارغ، از غم ما پرس
عاشقان ضعیف را واپرس
عجز من بین، دعای من بپذیر
میتوانی، به لطف دستم گیر
داری از عاشقان خویش ملال
[...]
۷ بیت