گنجور

عراقی » عشاق‌نامه » فصل ششم » بخش ۱ - سر آغاز

 

ساقیا، بادهٔ صبوح بده

عاشقان را غذای روح بده

بادهٔ عشق ده به ما مستان

می بده «مای» ما ز ما بستان

در دلم نه حلاوت مستی

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل ششم » بخش ۲ - غزل

 

دل و جانی است با من مشتاق

به تو نزدیک و تن اسیر فراق

روی زیبا ز من چرا پوشی؟

«این تحریمه علی‌العشاق»؟

تو طبیبی و ما چنین بیمار

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل ششم » بخش ۳ - مثنوی

 

نکند جز که شوق دیدارت

خانهٔ صبر عاشقان غارت

آرزوی تو هردم از دل ریش

راتبی می‌برد به عادت خویش

نه فراغی به حسب حال منت

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل ششم » بخش ۴ - حکایت

 

پسری داشت شحنهٔ تبریز

حسن او دلفریب و شورانگیز

خلعت ذات او، ز موزونی

صورت لطف و صنع بیچونی

شیخ عالم، امام غزالی

[...]

عراقی