عراقی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲
فرزند عزیز، قرةالعین کبیر
بادات خدا در همه احوال نصیر
بپذیر به یادگار این نسخه ز من
میکن نظری درو ولی یاد بگیر
میخواست پدر که با تو باشد همه عمر
[...]
عراقی » لمعات » لمعۀ دوم
پرده حسن او چو پیدا شد
عالم اندر نفس هویدا شد
وام کرد از جمال او نظری
حسن رویش بدید وشیدا شد
عاریت بستد از لبش شکری
[...]
عراقی » لمعات » لمعۀ پنجم
چون جمالش صدهزاران روی داشت
بود در هر ذرّه دیداری دگر
لاجرم هر ذرّه را بنمود باز
از جمال خویش رخساری دگر
چون یک است اصل عدد از بهر آنک
[...]
عراقی » لمعات » لمعۀ هفتم
هر گدائی مرد سلطان کی شود؟
پشهای آخر سلیمان کی شود؟
نی عجب این است کان مرد گدا
چون که سلطان است، سلطان کی شود؟
بوالعجب کاریست،بس نادر رهی
[...]
عراقی » لمعات » لمعۀ سیزدهم
حجاب روی تو هم روی تو است در همه حال
نهانی از همه عالم، ز بس که پیدائی
به هر که مینگرم صورت تو میبینم
از این بیان همه در چشم من تو میآئی
زر شک تا نشناسد کسی ترا هر دم
[...]
عراقی » لمعات » لمعۀ سیزدهم
تو جهانی لیک چون آئی پدید؟
جمله جانی لیک چون گردی نهان؟
چون شوی پیدا که پنهانی مدام
چون نهان گردی که جاویدی عیان
هم عیانی هم نهان، هم هر دوئی
[...]
عراقی » لمعات » لمعۀ چهاردهم
گر جمله توئی همه جهان چیست؟
ور هیچ نیم من این فغان چیست؟
هم جمله توئی و هم همه تو
آن چیز که غیر تو است آن چیست؟
چون هست یقین که نیست جز تو
[...]