گنجور

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳

 

غلام روی توام، ای غلام، باده بیار

که فارغ آمدم از ننگ و نام، باده بیار

کرشمه‌های خوش تو شراب ناب من است

درآ به مجلس و پیش از طعام باده بیار

به غمزه‌ای چو مرا مست می‌توانی کرد

[...]

۱۶ بیت
عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۷

 

آب حیوان است، آن لب، یا شکر؟

یا سرشته آب حیوان با شکر؟

نی خطا گفتم: کجا لذت دهد

آب حیوان پیش آن لب یا شکر؟

کس نگوید نوش جان‌ها را نبات

[...]

۱۶ بیت
عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - سر آغاز

 

هر که جان دارد و روان دارد

واجب است آنکه درد جان دارد

حمد بی‌حد کردگار احد

صمد لم یلد و لم یولد

آنکه ذاتش بری است از آهو

[...]

۱۶ بیت
عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل اول » بخش ۴ - مثنوی

 

دل ما، چون چراغ عشق افروخت

خرمن خویشتن به عشق بسوخت

انجم افروز اندرون عشق است

علت حکم کاف و نون عشق است

چون ز قوت سوی کمال آمد

[...]

۱۶ بیت
عراقی