گنجور

سیدای نسفی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - قصیده نوروزی

 

نوبهار آمد گلستان از پی نشو و نماست

غنچه خسپان چمن را غنچه گل متکاست

ساده رویان را برد از جا هوای سبزه اش

سبزخطان را نسیم سنبلش کاکل رباست

نازبو را از بنفشه ناز بالین زیر سر

[...]

۳۴ بیت
سیدای نسفی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - نعت

 

نوبهار آمد شکفت از هر سر دیوار گل

خار شد پامال بیرون شد به جای خار گل

بهر تعمیر چمن معمار بر زد آستین

پنجه زد چون پنج انگشت از کف معمار گل

مار اگر در پای سنبل حلقه سازد خویش را

[...]

۳۴ بیت
سیدای نسفی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - در تعریف خواجه میرزا محمد شسته گر

 

نگار شسته گر آب نبات است

دکانش چشمه آب حیات است

لباسش پاک همچون چشم انجم

به دامانش توان کردن تیمم

برد هر کس لباس خود به شستن

[...]

۳۴ بیت
سیدای نسفی
 
لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود